وقتی جسمی در مجاورت جسم دیگر قرار میگیرد در خاصیت های هر دو جسم تغییراتی حاصل میشود که با این فرضیه میتوان تئوری را پایه نهاد که بر اساس آن تاثیر مواد مختلف بر بدن جانداران را توجیه نمود. در اینجا ما از واژه ی “شعور” به جای خاصیت استفاده میکنیم چرا که “شعور” باعث ایجاد خاصیت میشود. عملکرد ارگان ها در بدن و هر یک از سلولهای تشکیل دهنده آن ها تابع شعور حاکم بر آنهاست که به مانند نرم افزاری است که عملکرد سخت افزار سلول و ارگان را مدیریت میکند.
در خصوص بسیاری از بیماریها علم پزشکی نتوانسته علت بروز بیماری را تشخیص دهد و بیماری را ایدیوپاتیک می نامند. مانند دیابت، برخی از بیماریهای قلبی عروقی، بیماریهای اتو ایمیون، که خود طیف وسیعی را شامل میشود.
بر اساس فرضیه رژولاین، در طول زندگی شعور سلولی و یا امواج مغناطیسی بدن فرد، تحت تاثیر امواج محیطی، مواد غذایی، دارویی و یا آب مصرفی قرار میگیرند که بسته به امتزاج و یا تضارب صورت گرفته در امواج، عملکرد سلولهای بدن تغییر میکند. اگر موج جدید در جهت “تضعیف” باشد، “بیماری” بروز مینماید. بر این اساس و بر اساس اصل فینگر پرینت، دوقلوهای همسان از نظر ابتلا به بیماریهای مزمن میتوانند در طول زندگی کاملا متفاوت باشند حتی اگر از تغذیه و شرایط محیطی مشابهی بهره مند بوده باشند و یا اینکه چرا شدت مضرات سیگار در برخی از افراد بسیار کمتر از اکثریت مصرف کنندگان سیگار در دنیا است.
رویکرد علم پزشکی در مواجهه با بیماری ها بر یافتن موادی استوار بوده که دارای خاصیتی باشند که وقتی در معرض سلولهای آن ارگان قرار میگیرند، عملکرد صحیح آن ارگان را به آن بازگردانند. علم پزشکی این مواد را “دارو” نامگذاری نموده است ولی تاثیر داروها در همه ی افراد با بیماری یکسان، به یک اندازه نیست. به همین دلیل در علم داروشناسی از واژه ی efficacy یا میزان اثر بخشی استفاده میشود و حتی برای تایید اثرات یک دارو، عدم تاثیر آن بر روی تعدادی از افراد مورد آزمایش ملاک مردود بودن نیست و تاثیر بر روی درصد مشخصی از افراد از نظر علمی کافی است.
بر اساس فرضیه رژولاین تاثیر تمام مواد بر سلولهای زنده به علت امتزاج و یا تضارب امواج آنها است. اگر امواج یا شعور حاکم بر سلول به گونه ای باشند که امتزاج مناسب با امواج مولکولهای دارو ایجاد نگردد دارو تاثیر مورد انتظار را نخواهد داشت. عوارض شدید دارو در برخی افراد نیز ناشی از تضارب امواج دارو با امواج سلول است. همچنین علت متغیر بودن عوارض جانبی یک دارو در بدن افراد مختلف به این علت است که امواج سلولهای هیچ دو فردی در دنیا یکسان نیست لذا کیفیت امتزاج و تضارب امواج آنها با امواج دارو متفاوت خواهد بود.
زمانیکه عملکرد سلولهای یک ارگان دچار اختلال شده و تکرار مجاورت مولکولهای دارو با سلولها (چند دوره مصرف دارو) عملکرد ارگان به طور کامل اصلاح نشود، اصطلاحا بیماری را مزمن و یا صعب العلاج می نامند.
بر اساس فرضیه رژولاین، دارو لزوما” نباید از جنسی خاص باشد تا بتواند شعور سلولی را در راستای بهبودی تحت تاثیر قرار دهد.
از آنجا که شعور سلولی ماهیتی مانند نرم افزار دارد، ارائه اطلاعات مناسب برای شعور سلول به تنهایی برای بهبود عملکرد سلول کافی است. میدانیم که شعور سلولی جنسی از امواج الکترو مغناطیس دارد و در طبیعت موادی موجود است که قابلیت ذخیره امواج الکترو مغناطیس و در نتیجه اطلاعاتی که از آن امواج بوجود آمده است را دارند، درست مثل یک درایو کامپیوتری که توانایی انتقال و جابجایی اطلاعات نرم افزار ها را دارد. ایده ما بر این اساس است که بتوان از این مواد خاص که معمولا هیچ اثر سمی و سوء روی بدن ندارند، استفاده کرده و اطلاعات مورد نیاز جهت بهبود عملکرد شعور سلولی را بر روی آن ها بارگزاری نموده و این ذرات هوشمند شده را با روش های متداول مانند خوردن به مجاورت سلول های بیمار رساند که پس از آن امتزاج شعور باعث انتقال اطلاعات مناسب و بهبودی سلول میگردد.
از نظر مفهومی محققین در دنیا در خصوص شعور سلولی سخن گفته و آزمایشاتی را انجام داده اند. دکتر ماسارو ایموتو متولد 1943 در یوکوهامای ژاپن فرضیه و شواهدی را در خصوص شعور در مولکولهای آب بیان داشته است. تصاویر منتشره از مولکولهای آب توسط وی در دو دهه ی پیش بسیار مورد توجه قرار گرفت. موسسه وی تولید محصولاتی را نیز مبنی بر آبهای معدنی با شعور خاص تولید و تاکنون در حال عرضه آن در ژاپن و آمریکا و سایر کشور ها هستند.
به طور کلی این مفهوم در منطقه آسیای دور از اهمیت بیشتری برخوردار است.